⚡ جشن تیرگان | روز تیر در ماه تیر
جشن تیرگان، یادبود تاریخ و نمادی از افسانه ها!
نام جشنهای باستانی در تمام گاهشمار ایران دیده میشود. همزمان با تولد دوبارهی طبیعت، به استقبال نوروز میرویم. روزِ اردیبهشت در ماه اردیبهشت را اردیبهشتگان مینامیم و نیکی و پاکی را جشن میگیریم. دوازده ماه سال را با جشنهای ساده و پرمعنا، آیینها و نمادها میگذرانیم. این فرهنگ مردم ایران است؛ شادی و اتحاد در تمام سال.
جشن تیرگان از جشنهای ایران باستان و زرتشتیان است. تیرگان کموبیش به فراموشی سپرده شده؛ اما به لطف مردم محلی و دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران، هنوز زنده است و در بعضی از شهرها کموبیش برگذار میشود.
آرش کمانگیر
تیرگان، روز تیر در ماه تیر :
سیزدهین روز هر ماه، تیر نام دارد. زمانیکه روز و ماه همنام میشوند، یعنی روز سیزدهم ماه تیر، تیرگان نامیده میشود. دلیل جشن تیرگان چیزی بیشتر از همنام شدن روز و ماه است؛ اما همین موضوع هم زیبایی و معنای جشن را بیشتر میکند. این جشن در مازندران با نام «تیرماه سیزده شو» شناخته میشود.
تاریخ جشن تیرگان در مهدیشهر متفاوت است. مردم مهدیشهر (سنگسر) جشن تیرگان را با نام «تیر مُ ای سیزده» در روز سیزدهم ماه اوریا تقویم سنگسری (۲۲ آبان تقویم شمسی) جشن میگیرند.
مینیاتور جشن تیرگان
تیرگان چه روزی است؟
تیرگان از آن جشنهایی است که داستانش آنطور که باید، مشخص نیست. عدهای تیرگان را به شهامت آرش کماندار ربط میدهند و عده دیگر نبرد تیشتر و دیو خشکسالی را دلیل جشن میدانند. بعضیها هم گفتهی ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه را قبول دارند و تیرگان را به عنوان روز یادبود نویسندهها در دوران باستان میشناسند. صحبتهای ابوریحان بیرونی به اینجا ختم نمیشود؛ او میگویند تیرگان همان روزی است که پادشاه ایران، کیخسرو، برای شستشو به چشمه رفت و ناپدید شد.
خوراکی های مخصوص جشن تیرگان
دلیل جشن تیرگان: داستان تیشتر و دیو خشکسالی
داستان از جایی شروع میشود که ستارهی بارانآور 10 روز به شکل یک جوان زیباروی، 10 روز شبیه یک گاو نر و 10 روز به شکل یک اسب سفید درمیآید. ستارهی بارانآور که نامش تیشتر است، به دریای کیهانی میرود و با دیو خشکسالی که به شکل یک اسب سیاه و ترسناک درآمده، میجنگد. این نبرد 3 شبانهروز ادامه پیدا میکند و با شکست تیشتر به پایان میرسد.
ستارهی بارانآور نزد اهورامزدا میرود و از او یاری میخواهد. در آخر تیشتر با یاری پروردگار بر دیو خشکسالی پیروز میشود و باران بر مزرعهها و چراگاهها میبارد. مردم روز تیرگان را به مناسبت این پیروزی جشن میگیرند.
الهه تیشتر
روایت دوم از جشن تیرگان: آرش کماندار و تیر نیم روزی
بله؛ همان آرش کماندار و اسطورهی باستانی! این داستان را بارها شنیدهایم؛ اما تعریف دوبارهاش خالی از لطف نیست.
جنگ توران و ایران پایان یافت و دو پادشاه بر سر صلح توافق کردند. قرار بر این شد که یک تیرانداز ایرانی تیری را پرتاب کند و هرجا که نشست، مرز بین ایران و توران باشد. مردم اندوهگین بودند و خنده بر لب تورانیها بود. مگر یک تیر تا کجا میرود؟ مگر یک انسان چهقدر توان دارد؟ کجاست آن بازوی پولادین؟
آرش کمانگیر
آن لحظه بود که مرد نیرومند، آرش کماندار، برای پرتاب تیر انتخاب شد. آرش جانش را در تیر نهاد و همانجا، در طبرستان، بیجان افتاد. به فرمان اهورامزدا، باد مامور شد تا تیر را به مقصد برساند. تیر آرش نیمروز در آسمان ماند و در شهر بلخ بر تنه یک درخت گردو فرود آمد. اینجا مرز ایران و توران شد؛ جاییکه تصورش ممکن نبود.
آرش با تمام وجود تیر را پرتاب کرد. جسمی که تا چند لحظه قبل سالم بود، بعد از پرتاب تیر شرحهشرحه شد و در سراسر ایران پخش شد. عدهای میگویند جشن تیرگان یک یادبود برای داستان آرش و از خود گذشتگیاش است.
آرش کمانگیر
جشنهای باستانی ایرانی سراسر نماد هستند؛ از سیبهای خوشرنگ و سفرهی هفتسین، تا آتش چهارشنبهسوری که تمام ایران را به جشن و شادی دعوت میکند. آیینهای جشن تیرگان هم با نمادها گره خورده و بیشتر از هرچیزی، یادآور حاصلخیزی است.
آب، نماد فراوانی :
تاریخ جشن تیرگان همان زمانی است که طبیعت بارور میشود و شکوفههای میوه روی درختها میرویند. محصولات کشاورزها، میوهها و سرنوشت تمام دانهها به آب و باران وابسته است. مردم در روز تیرگان کنار رودخانهها یا چشمهها میروند و روی هم آب میپاشند. با این کار گرمای تابستان را همان اول کار از تن بهدر میکنند و باران و فراوانی در سال پیشرو را از اهورامزدا میخواهند.
آب بازی در جشن تیرگان
لال بازی در جشن تیرگان :
یکی از بازیهای جالب جشن تیرگان، لالبازی است. «لال بازی» یا «لال شوش» یا «لال شیش» به این صورت است که یک گروه سه تا پنج نفره به عنوان لالها انتخاب میشوند و در شب جشن هیچ کلمهای به زبان نمیآوردند. لالها با «شیش» یا «شوش» مردم را صدا میکنند و با یک چوب نازک به خانهی اهالی میروند و به آرامی آنها را میزنند. این چوب نمادی از تیر و کمان آرش کمانگیر است و بر هرچیز با ارزشی ضربه میزند. حضور لالها و ضربههای چوب پیامآور تندرستی، سلامتی و خوشبختی است؛ بههمین دلیل اهالی منتظر گروه لالها میمانند و با میوه و شیرینی آنها را راهی میکنند.
لال بازی
فال کوزه و ساز و آواز در جشن تیرگان :
فال کوزه برای تمام کسانی است که در دل آرزو دارند. روز قبل از جشن، یک دوشیزه انتخاب میشود و کوزهی سبز رنگ را به او میسپارند. او کوزه را کنار چشمه میبرد و با آب پر میکند و یک پارچه ابریشمی دور دهانهاش میبندد. کوزه را برمیدارد و سراغ تمام همسایهها میرود. هرکسی که آرزو داشته باشد و فالش را بخواهد، یک وسیله کوچک مثل سکه یا انگشتر داخل کوزه میاندازد. در آخر دختر کوزه و آرزوها را با خودش میبرد و کنار یک درخت همیشه سبز مثل سرو میگذارد. کوزه تا زمان جشن همانجا میماند. جشن که شروع شد، کوزه را میان جمع میآورند و مراسم فال کوزه برگذار میشود.
هر بار یکی از افراد میانسال شعر میخواند. بعد از پایان شعر، همان دختری که کوزه را با آب چشمه پر کرده بود یکی از وسیلههای داخل کوزه را بیرون میکشد. شعری که خوانده شد، برای صاحب وسیله و آرزویش است.
فال کوزه
رها کردن دستبند در باد :
ابتدای مراسم و زمانیکه همه از شیرینی و خوراکیهای مخصوص نوشجان کردند، جوانها یک دستبند با هفت رنگ متفاوت میبافند. نام دستبند «تیر و باد» است. این ریسمان و دستبند هفترنگ را چند روز به دست میبندند. تعداد روزها مشخص نیست؛ بعضی از منابع میگویند هفت روز، بعضیها نه روز و بعضیها ده روز. در پایان این دوره، شخص بالای کوه، تپه، پشتبام و هرجای بلندی میروند و دستبند را به باد میسپارند تا باد دستبند و آرزوهایش را ببرد و به پروردگار برساند و یک روز برآورده شوند.
دستبند هفت رنگ
جشن تیرگان و زندگی امروزی :
در تقویم ایران، جشنها تمامی ندارند. هر ماه فرصتی است تا همسایهها و فامیل دورهم جمع شوند و شادی و اتحاد را گسترش دهند. تیرگان یکی از همین جشنهاست و متاسفانه میان دغدغهها و زندگی امروزی به فراموشی سپرده میشود. با وجود اینکه بیشتر مردم هیچچیز دربارهی تیرگان و آبپاشی و فال کوزه نمیدانند؛ اهالی بعضی روستاها و شهرها مثل مازندران هنوز هم میزبان این جشن هستند. این جشن گاهی کامل برگذار میشود و گاهی اهالی تنها یک بخش را انتخاب میکنند.
منبع: ایران بوم گردی
دسته ها: استان ها مجله ایران بوم گردی